English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (652 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
computer aided design and drafting U طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
stack the cards <idiom> U برای کسی نقشه کشیدن
reseau U شبکه بندی کردن عکس برای انطباق ان با نقشه
traingulation U تقسیم بقطعات سه گوش برای پیمایش یا نقشه برداری
scribing U روش روکش کشیدن حروف یانوشتههای نقشه برای حفافت
cartoon design U نقشه شطرنجی فرش برای نشان دادن محل گره زدن
to plan a building U نقشه ساختمانی را کشیدن یاطرح کردن
bench mark U نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
maps U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan U نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
stripping U نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
cartographer U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map U نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
hyetography U نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
mapping U نقشه کشی کردن تهیه نقشه
topographic map U نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
blueprints U نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
blueprint U نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
planography U نقشه نگاری طراحی
battle map U نقشه جنگی
war plan U نقشه جنگی
engineering drawing U طراحی و نقشه کشی مهندسی
storage map U نقشه انباره نقشه انبارش
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
orthographic U تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
pc file iii U یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
plots U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
map sheet U شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
spandrel U لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
polar stereographic U سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
grid navigation U ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
nubus U NUbus به اداپتوری نیاز داردکه مخصوصا" برای گیرندههای 69 سوزنی طراحی ان طراحی شده گذر گسترشی سریع کامپیوترacintosh
cads U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
microsoft U واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
map plane U سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
design U مشخصاتی برای طراحی یک محصول
designs U مشخصاتی برای طراحی یک محصول
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
an e. battle U جنگی که برای دو طرف یکسان است
planless U بی نقشه
project U نقشه
cartograph U نقشه
plan view U نقشه کف
charted U نقشه
plotless U بی نقشه
projects U نقشه
chart U نقشه
plat U نقشه
projected U نقشه
charting U نقشه
cartographer U نقشه کش
draftsman U نقشه کش
mounted map U نقشه
rambling U بی نقشه
cartographers U نقشه کش
charts U نقشه
schemes U نقشه
schemed U نقشه
scheme U نقشه
design U نقشه
program U نقشه
models U نقشه
modelled U نقشه
plan U نقشه
modeled U نقشه
model U نقشه
plot U نقشه
plots U نقشه
tracers U نقشه کش
plan U نقشه کف
programs U نقشه
designs U نقشه
plans U نقشه کف
draftsmen U نقشه کش
draughtsmen U نقشه کش
plans U نقشه
tracer U نقشه کش
visual aid U نقشه
maps U نقشه
draughtsman U نقشه کش
map U نقشه
drawing U نقشه
drawings U نقشه
designer U نقشه کش
designers U نقشه کش
plotted U نقشه
outlining U نقشه
outlined U نقشه
outlines U نقشه
planner U نقشه کش
outline U نقشه
planners U نقشه کش
map maker U نقشه کش
Glasgow School U [نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
algorithmic language U یک زبان که برای بیان الگوریتم ها طراحی شده است
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
cadastral map U نقشه ثبتی
projects U طرح نقشه
chart desk U میز نقشه
projects U نقشه کشیدن
chartography U ترسیم نقشه
chart series U سری نقشه ها
projected U طرح نقشه
project U نقشه کشیدن
map chart U نقشه مسطح
map compilation U تالیف نقشه
project U طرح نقشه
projected U نقشه کشیدن
chartography U نقشه کشی
cognitive map U نقشه شناختی
interconnection scheme U نقشه ی اتصال
energy pattern U نقشه انرژی
interchart U در روی نقشه
floor plan U نقشه اشکوب
general plan U نقشه کلی
general plan U نقشه عمومی
interchart U در داخل نقشه
installation plan U نقشه ی نصب
indifference map U نقشه بی تفاوتی
index map U نقشه راهنما
index map U نقشه عکسی
hyerograph U نقشه بارندگی
hydrographic chart U نقشه دریایی
hydrographic U نقشه اب نگاری
isohyetal map U نقشه هم بارش
karnaugh map U نقشه کارنو
land surveyor U نقشه بردار
constant helm plan U نقشه زیگزاگ
construction drowling U نقشه کارگاهی
contour map U نقشه برجسته
control map U نقشه مادر
land surveying U نقشه برداری
land map U نقشه جغرافیایی
designment U نقشه کشی
detail drawing U نقشه تفصیلی
detail drawing U نقشه جزئیات
key plan U نقشه راهنما
key map U نقشه راهنما
geographic map U نقشه جغرافیایی
cadastral map U نقشه استراتژیکی
surveys U نقشه برداری
drawing U نقشه کارگاهی
map U نقشه کشیدن
map U نقشه برداشتن از
maps U نقشه کشیدن
maps U نقشه برداشتن از
drawing U نقشه کشی
plotted U گراف یا نقشه
plotted U نقشه کشیدن
drawings U نقشه کشی
drawings U نقشه کارگاهی
hook-ups U نقشه اویزان
hook-up U نقشه اویزان
hook up U نقشه اویزان
engine U نقشه کشیدن
pinning U سنجاق نقشه
pinned U سنجاق نقشه
pin U سنجاق نقشه
plots U نقشه کشیدن
plot U گراف یا نقشه
wrenched U نقشه فریبنده
wrench U نقشه فریبنده
shift U نقشه خائنانه
designs U نقشه کشیدن
design U نقشه کشیدن
surveying U نقشه برداری
projections U نقشه کشی
projection U نقشه کشی
shifts U نقشه خائنانه
wrenches U نقشه فریبنده
idea U نقشه کار
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com